برای او . . .

نمی دانم چه می خواهم بگویم . . .!

برای او . . .

نمی دانم چه می خواهم بگویم . . .!

پیام های کوتاه
نویسندگان

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است


 

نگاهم کرد و گفت : حاجی دوباره دارن شهید میارن ! بعد با یه لحنی گفت : یه استخون و یه پلاک بی نشان !!!

یاد حرف پدر شهیدی افتادم که وقتی پسرشو آوردن ، ترازوی اشپزخونه رو گذاشت ، و وزن کرد ،..

3کیلو  و ۵۰۰ گرم بود . رو کرد به مادر شهید و گفت حاج خانوم غصه نخوریا .

دقیقا همون وزنیه که بدنیا اومد . بی کم و کاستی !!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۰۷
به یاد او . . .