الهی . . .
شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۳۱ ق.ظ
الهی !
آسمانت سایبانی است بر سرم .
سری که نیازمند نوازش مهربانی و رحمتت هست
دیدگان مشتاقم را به آسمان هایت می دوزم تا ببینی هرچه را که نادیدنی است در این دیار . . .
چشمانم را تو ببین و بخوان تمام حرفهایم ، حرفهایی که نا گفته می ماند و
ناخوانده اینجا بغض می شود ، رسوب می کند و انباشته می شود
آدم هایت به چشم هایم که می نگرند ، سکوتم را حدس می زنند و حرف هایم را به هر آنچه می خواهند
تعبیر و تفسیر می کنند .
اما با تمام تلاش بیهوده اشان باز هم سکوتم متعلق به توست ، حتی معنایش . . .
۹۳/۰۳/۳۱